مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21112 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

چرا مزه گناه بهتر از مزه ثواب است؟



اولاً: طبيعت انسان تنها گرايش به بديها و رذايل را ندارد بلكه در نهاد انسان ميل به سوي خوبيها و فضائل نيز قرار داده شده است. طبيعت انسان تنها از بعد منفي برخوردار نيست بلكه بعد مثبت نيز دارد، يعني همانگونه كه انسان ميل به حرص و بخل دارد، گرايش به خدا مال بيمنتها را نيز دارد، همانگونه كه در انسان نفس اماره وجود دارد كه او را به سوي بديها سوق ميدهد، نفس لوامه نيز در وي وجود دارد كه او را سرزنش ميكند و او را بر آن ميدارد تا از كارهاي سوء خودداري كند. به بيان ديگر انسان موجودي تك بعدي نيست انسادي نيست كه تنها صفات منفي در نهاد او باشد و از صفات و خصلتهاي مثبت در وي اثري نباشد بلكه انسان موجودي است دو بعدي كه هم خصلتهاي منفي دارد و هم خصلتهاي مثبتثانياً: بعد منفي درون انسان هنگامي رشد پيدا ميكند كه انسان از ايمان و عمل صالح خودداري كند. اما اگر انسان به فرامين الهي گوش فرا دهد و از آن فرامين اطاعت كند هيچ طبيعت منفي وي زمام وجودش را به عهده نخواهد گرفت يعني، اگر انسان بخواهد ميتواند خود را به س هدف نهايي وجودش برساند. به عبارت ديگر گرايشهاي منفي انسان بالقوه ميباشد نه بالفعل يعني هنگامي كه انسان قدم به عرصه عالم طبيعت مينهد از يك سلسله گرايشهاي منفي و همچنين يك سلسله گرايشهاي مثبت بالقوه برخوردار است كه اگر در مسير صحيح قرار گيرد استعد مثبت در وي فعليت پيدا ميكند و اگر از تعليم و تربيت صحيح برخوردار نشود، استعدادها و گرايشهاي منفي او رشد خواهد كرد. بنابراين اين كه گمان كنيم گرايشات منفي در انسان قويتر است، پيشفرض باطلي است، بلكه برعكس چه بسا بتوان گفت گرايشات فطري به سوي نيكيهه ويژه گرايش به دين از قويترين گرايشات آدمي است. ثالثاً: خداوند به جز حجت باطني كه عقل و انديشه باشد حجتهاي بيروني نيز به نام پيامبران را ارسال كرده است تا راه و مسير حركت انسان را نشان بدهد و او را به سوي هدف حقيقي حياتش بكشاند. بنابراين با وجود كتاب و نبي، ديگر نميتوان سقوط انسان را به سوي امور منفتوجيه كرد.

رابعاً: اين كه در انسان هم گرايش به امور منفي و زشتيها وجود دارد و هم گرايش به مثبتها و زيباييها و خداوند طبيعت انسان را به گونهاي صد در صد مثبت نيافريده است يعني، به گونهاي نيافريده كه فقط سير به سوي خوبيها و خيرها داشته باشد به اين علت بوده استنسان بتواند تكامل اختياري كه عاليترين نوع كمال ممكن است را پيدا كند. توضيح آن كه انسان هنگامي ميتواند تكامل پيدا كند كه بر سر دو راهي انتخاب كارهاي مثبت و كارهاي منفي قرار گيرد. اگر انسان فقط بتواند دست به انتخاب امور مثبت بزند ديگر تكامل معنا پيدا نميكند. تكامل آن هنگام معنا پيدا ميكند كه انسان گرايش به امور منفي نيزشته باشد و عليرغم آن كه از درون گرايش به امور زشت دارد از اقدام به آنها خودداري كند،(1).ما مسلمانان بر اين باوريم كه در نظام احسن هستي، آدمي اشرف مخلوقات است و به واسطه داشتن همين جايگاه، بنيآدم در ميان ساير موجودات عالم، ويژگي ممتازي دارد كه با آن بر ديگران برتري يافته و آن عقل است. انسان با عقل حق را از باطل، خير را از شر، نافع را از مضر . تميز ميدهد و در نتيجه از بين آنها، يكي را انتخاب ميكند. البته براي اين كه انساندر مقام انتخاب، بهترينها را برگزيند، خداوند حكيم، انبيا، اوليا و رهبران الهي را راهنما قرار داده تا اين پيام الهي را به وي ابلاغ كنند كه: اي انسان حال كه تو مختار هستي و راهي را ميتوان انتخاب كني، بدان كه راه الهي در كيفيت انديشه وعمل به صلاح تو است و تو را به كعبه مقصود ميرساند. در اين رابطه قرآن ميفرمايد: إِنَّا هَدَيْناهُ اَلسَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً ما راه را به او (انسان) نشان داديم، خواه شاكر د [و پذيرا گردد] يا ناسپاس [و كفران نعمت كند]،(2).

اما انسانها- به فرموده قرآن- در مقام انتخاب غالباً بد را انتخاب ميكنند و به گناه و معصيت تن ميدهند: كَلاَّ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَيَطْغي أَنْ رَآهُ اِسْتَغْني چنين نيست [كه شما ميپنداريد] به يقين انسان طغيان ميكند، از اين كه خود را بينياز ببيند.(3)

اما اين كه چرا انسانها اينگونهاند و چه عواملي سبب ميشوند تا به قول شما، تمايل انسان به گناه بيشتر از كارهاي ثواب باشد، پاسخ به اين سؤال به عوامل زير برميگردد: 1- ناآگاهي ديني يكي از عوامل پيدايش گناه و رجحان آن بر كارهاي ثواب و خير، ناآگاهي از مسيني است. در اثر همين ناآشنايي با حقايق دين و مذهب، مردم به مطالب وارونه و مسخ شده، دل ميبندند و از دين واقعي، بيشتر فاصله ميگيرند و به گناه ميافتند. آيتاللهجوادي آملي در اين زمينه ميفرمايد: اگر انسان خدا را بشناسد و بداند سر سفره چه كسي نشسته اگز راضي نميشود او را به سبب گناه از خود برنجاند. مگر اين انسان نميداند كه أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللَّهَ يَري آيا (انسان) ندانست كه خداوند [همه اعمالش را] ميبيند؟(4)

2- حرامخواري يكي ديگر از عوامل مؤثر در ارتكاب گناهان و افزايش آن و نيز ترجيح آن بر كار خير، خوردن لقمه حرام است. اگر در جامعهاي يا در خانوادهاي، معصيت، گناه و ولنگاري را ميبينيم، ريشهاش در لقمهاي است كه از راه غيرمشروع و حرام به دست آمده و خورداست.

لقمه كامد از طريق مشتبهخون خور و خاك و بر آن دندان منه

كان ترا در راه دين مفتون كندنور عرفان از دلت بيرون كند(5)

3- خانواده يكي از پايگاهها و كانونهاي قوي در تربيت انسان و تحويل دادن مردان بزرگ و شايسته و وظيفهشناس به جامعه و نيز يكي از عوامل فساد و تباهي فرزندان و تحويل دادن انسانهاي ناپاك و منحرف به جامعه، خانوادهها است.

4- دوستان ناباب گاهي ديده ميشود كه همه عوامل تربيتي براي يك فرد فراهم است اما داشتن دوستان ناباب و معاشرت و رفت و آمد با آنان، او را منحرف كرده و به گناه و معصيت كشانده است. به همين دليل در دين سفارشهاي زيادي شده است كه از دوستان گمراه و ناباب، دوري كن.

حضرت علي (ع) ميفرمايد: مجالسة اهل الهوي منسأة للايمان و محضرة للشيطان همنشيني با اهل هوا و هوس، دوركننده ايمان و نزديك كننده شيطان براي انسان است،(6).

5- پيروي از هوا و هوس در درون انسان، اميال و كششهايي وجود دارد كه آدمي را به تحرك واميدارد. بعضي از اين اميال، الهي و منشأ كردارهاي نيك است و بعضي ديگر شيطاني و از سر هوا و هوس و ريشه كردارهاي زشت ميباشد. بنابراين هواپرستي و پيروي از نفس اماره، يكي اوامل مهم پيدايش گناه و ترجيح بر كارهاي خير و پسنديده است.

براي مطالعه بيشتر ر. ك: 1- گناه و ناهنجاري (عوامل و زمينههاي آن)، سيد مجيد حسني، انتشارات دارالغدير قم، چاپ اول 1379 2- گناهشناسي، محسن قرائي.

















































منابع و مآخذ:

(1) (مباني انسانشناسي در قرآن، ص 209 و 210، دكتر عبدالله نصري)

(2) (انسان، آيه 3)

(3) (علق، آيه 6 و 7)

(4) (همان، آيه 14)

(5) (شيخ بهايي)

(6) (ميزانالحكمه، ج 2، ص 62)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.